ذکر نور

برنامه های مکتب القرآن حضرت ابوالفضل علیه السلام چلقائی
ذکر نور

امام خامنه ای:

آن جوانهایی که ... کار فرهنگی میکنند، با اراده‌ی خودشان، با انگیزه‌ی خودشان ... کار را هرچه میتوانند به‌طور جدّی دنبال کنند و ادامه بدهند. بدانند که همین گسترش کار فرهنگی در بین جوانهای مؤمن و انقلابی، نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است.

(بخشی از بیانات معظم له در حرم مطهر امام رضا علیه السلام در اولین روز سال 1393)

ذکر نور

برنامه های مکتب القرآن حضرت ابوالفضل علیه السلام چلقائی

۱۱ مطلب با موضوع «مطالب علمی» ثبت شده است

بخشی از بیانات آیت الله جوادی آملی در جلسه هفتم برنامه تلویزیونی شمیم رحمت:

 بیانی از وجود نورانی پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) رسیده است که فرمود شما بکوشید خانه‌ و آن محلّی که زندگی می‌کنید را نورانی کنید: «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآن‏».[1] به این فکر نباشید که خانه آن مکان و آن زمین شما را روشن کند، شما آن زمین را روشن کنید. زمین در برابر انسان اصل نیست، زمان در برابر انسان اصل نیست؛ این متمکّن است که مکان را شرف می‌دهد و این متزمّن است که آن زمان را حیثیت می‌بخشد. فرمود شما می‌توانید خانه‌ خود را روشن کنید؛ اصلِ این مطلب در سوره مبارکه «نور» آمده است. در سوره مبارکه «نور» بعد از اینکه «الله» را به عنوان ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾ معرفی کرد که فرمود: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾، فرمود رابطه شما با آن نورِ «الله»‌ بسیار دشوار است، این نور یک نور دیگری دارد ﴿مَثَلُ نُورِهِ﴾[2] که این ضمیر به نور برمی‌گردد نه به «الله», حساب «الله» جداست ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾ است، مَثل نورِ خدا این است؛ آنگاه این نور خدا که مَثلی دارد، در خصوصیت‌هایی است ﴿فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ﴾؛[3] مثل مسجد و مثل حرم و مانند آن. این نورِ نور در مراکز خاص است, چرا و به چه مناسبت مسجد مقدس است؟ به چه مناسبت حرم مقدس است؟ چرا ﴿فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ﴾؟ چرا مسجد محترم است؟ چرا حرم محترم است؟ برای اینکه ﴿فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا﴾،[4] چون نمازگزارها به مسجد می‌آیند و نماز می‌گذراند مسجد قداست پیدا کرد، چون معصوم در حرم آرمیده است حرم آبرو پیدا کرد، چرا ﴿فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ﴾؟ برای اینکه ﴿یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ ٭ رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ﴾.[5] بنابراین این‌طور نیست که مسجد ذاتاً قداست داشته باشد و انسانها به وسیله مسجد مقدس شوند، انسانها با عبادتشان به مسجد قداست می‌دهند؛ اگر نمازگزار و نمازی نباشد, قداستی برای مسجد نیست، فقط نام مسجد است و اگر انسان کاملی در جایی نیارمد آن دیگر حرم نیست, وقتی از مکّه نام می‌برد ﴿لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ ٭ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ﴾؛[6] اگر سوگند به مکّه است، به احترام پیغمبری است که در مکّه به سر می‌برد، این متمکّن است که فضای مکّه را نورانی کرد, این نمازگزاران‌ هستند که فضای مسجد را نورانی می‌کنند و این انسانهای کامل‌ هستند که حرم‌ها را نورانی می‌کنند, این انسان است که مکان را نورانی می‌کند، چه اینکه همین انسان عصر و زمان و زمانهٴ خود را نورانی می‌کند. اگر گفتند عصر نبوّت یا عصر ظهور حضرت یکی از مصادیق بارزهٴ ﴿وَ الْعَصْرِ ٭ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ﴾[7] است، به همین مناسبت است. عصری که نبیّ ظهور می‌کند، قابل سوگند است؛ عصری که ولیّ ظهور می‌کند، قابل سوگند است.

[1]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص610.
  [2]. سوره نور, آیه35.
  [3]. سوره نور, آیه36.
  [4]. سوره توبه, آیه1.
  [5]. سوره نور, آیات36 و37.
  [6]. سوره بلد, آیات1 و 2.
  [7]. سوره عصر, آیات1 و 2.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۶:۰۸
مکتب القرآن حضرت ابو الفضل علیه السلام

ا امام حسین (ع) با این که مى ‏دانست شهید مى‏ شود ، چرا اقدام به قیام کرد؟


پاسخ :
یکی از شبهاتی که ممکن است ذهن خواننده یا شنونده روضه امام حسین علیه السلام را به خود مشغول کند این است که امام حسین علیه السلام با این کار خود را به هلاکتی انداخته اند که خداوند در قرآن با آیه « وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ ؛ خود را با دستهایتان به هلاکت نیندازید » نهی کرده است . وانجام این کار، خود کشی است

چطور ممکن است امام حسین علیه السلام که فرزند رسول گرامی اسلام و امیر المؤمنین علیه السلام است و با دین اسلام آشنایی کامل دارد چنین کاری کرده باشند ؟

برای رسیدن به جواب از این شبهه مقدمه ای را در مورد معنای آیه « هلاکت » اشاره می نماییم تا معنی هلاکت حرام مشخص شود ، تا بعد ببنیم که آیا این عنوان در مورد قیام بزرگ امام حسین علیه السلام صدق می‌کند یا خیر .

خداوند در قرآن فی فرمایند :

وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ . البقره / 195 .

در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستهایتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکو کاران را دوست دارد .

« تهلکة» در این آیه به معنای هلاکت است و مقصود از آن هر کاری است که انجام آن به انسان ضرر بزرگی بزند که تحمل آن در حالت عادی ممکن نیست ؛ مانند فقر یا مریضی یا مرگ .

این آیه کریمه در ابتدا به انفاق در راه خدا ؛ یعنی فداکاری در راه وی و بخشش در طریقی که او می‌پسندد ، دعوت و پس از آن از انداختن خود در هلاکت منع می نماید . پس مراد از هلاکت در این آیه ، هلاکتی است که از ترک فداکاری و از خود گذشتگی در راه خدا نشأت می گیرد .

سپس می‌فرماید " و نیکی کنید" . یعنی با فداکاری و از خودگذشتگی در راه خدا از نیکو کاران باشید ؛ پر واضح است که هر نوع فداکاری ، فداکاری نیکو نمی باشد وهر بخششی محبوب و پسندیده درگاه خداوند نیست ؛ زیرا اگر چنین بود باید فداکاری های دیوانگان و نادانان نیز ، در نزد خداوند پسندیده باشد .

فداکاری و از جان گذشتگی مورد پسند خداوند شرایطی دارد که مهمترین آن ، این دو شرط است :

1. فداکاری و از خود گذشتگی در راه و هدفی باشد که عقلای عالم آن را می‌پسندند ؛ و گر نه اگر از محدوده عقل خارج شده و داخل در اعمال جنون آمیز یا ناخود آگاه شود ، مورد پسند خداوند نخواهد بود ؛

2 . آن چه در راه او هدیه می‌شود از نظر ارزش ، از خود هدیه ، دارای برتری و فضیلت باشد ؛ مانند گذشتن از مال برای به دست آوردن علم یا سلامتی . و یا قربانی کردن حیوانی برای تامین نیاز غذایی انسان . در یک کلام ،هرچه هدف والاتر باشد فداکاری در راه آن برتر و کامل تر است .

این دو مطلب ، دو شرط اساسی از شروطی هستند که باید در هر بخشش و انفاق و فداکاری رعایت شود تا آن فداکاری نیکو بوده و در راه خدا به حساب آید .

با این مقدمه ، به خوبی مشخص می شود که قیام امام حسین علیه السلام به طور کامل در راه خدا بوده است ؛ زیرا و این دو شرط را به نحو کامل داشته است ؛ بنابراین تمام فداکاری هایی که آن حضرت در روز عاشورا انجام داده‌اند ، در راه خدا و مورد رضایت الله بوده است.

خلاصه اینکه : آیه هلاکت ( یا هر دلیلی که خودکشی را حرام می کند ) شامل هر گونه خود را به خطر انداختن نمی شود ؛ و قربانی کردن جان و مال را اگر برای هدفی بزرگ و شریف - مثل آن قیام جاودان امام حسین علیه السلام – باشد ، حرام نمی کند ؛ چون در فداکاری های حضرت شروط فداکاری شریف و از خود گذشتگی مقدس به بهترین نحو موجود است .

اگر نبود فداکاری حسین علیه السلام در روز عاشورا ، اسلام ، قرآن و هر آن‌چه پیامبران در طول تاریخ آورده بودند ، در زیر آوار بدعت ها ، سیاه نمایی ها و انحرافاتی که خلفای پیشین به وجود آورده بودند دفن می‌شد و اثری از آن باقی نمی‌ماند ؛ همانطور که ادیان گذشته در زیر این رسوبات مدفون شد و اثر درستی از آن‌ها بر جای نماند .

پس قیام امام حسین علیه السلام هم عقلائی است و هم هدفی که آن حضرت دارد ، از دادن جان و مال و فرزند و در یک کلمه تمام هستی ، باارزش‌تر است .

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۴
مکتب القرآن حضرت ابو الفضل علیه السلام

در برخی از منابع حدیثی و تاریخی گفته شده؛ وقتی عمر سعد از کربلا به طرف کوفه حرکت کرد و از آن مکان دور شد، گروهی از قبیله بنی اسد که ساکن قریه «غاضریه» بودند آمدند و بر حسین ـ علیه السّلام ـ و اصحابش نماز خواندند و دفن کردند و حسین ـ علیه السّلام ـ را در همین مکانی که هم اکنون مرقد مطهرش می باشد به خاک سپردند و علی بن حسین را پائین پای آن حضرت دفن کردند و برای دیگر شهدای اهل بیت و اصحاب که در آن حوالی بودند حفره ای کندند از جانب پای آن حضرت و همه را با هم در یک جا به خاک سپردند و عباس بن علی را در آن جا که به شهادت رسیده بود در راه «غاضریه»[1] دفن کردند و اکنون قبر او در آن مکان قرار دارد.
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا احادیثی در باب وفات موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ روایت کرده است، متضمن بر این که متولی امر آن حضرت،[2] امام رضا ـ علیه السّلام ـ بوده است و در جای دیگر امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: جائز نیست امام را غسل بدهد مگر کسی که امام باشد، و در احتجاج مولا الرضا بر واقفیه است که علی بن حمزه به آن حضرت گفت: «ما از پدران تو روایت کرده ایم که متولی امر امام نمی شود مگر امامی مثل او، حضرت در جواب فرمودند: مرا خبر ده که حسین ـ علیه السّلام ـ امام بود یا نبود گفت: امام بود، امام فرمود متولی امر او که شد؟ علی بن حمزه گفت: علی بن حسین ـ علیه السّلام ـ امام فرمودند: علی بن حسین کجا بود؟ او که در زندان و محبوس به دست عبیدالله بود! علی گفت: پنهان و پوشیده از کسان عبیدالله بیرون رفت و متولی امر پدر شد و بازگشت، امام فرمود: آن کسی که علی بن حسین را قدرت داد که به کربلا آمده و عهده دار دفن و کفن شهدا باشد، قدرت می دهد صاحب این امر به بغداد آمده و وظیفه کفن ودفن پدربزگوار خودرا انجام دهد، در حالی که نه در زندان بود و نه اسیر.[3] با توجه به کلام امام روشن می گردد که متولی امر دفن امام حسین ـ علیه السّلام ـ کسی نبوده، مگر علی بن حسین که امام بعد از او بوده است، چنان که شیخ صدوق در این مورد چنین گفته: واقفیه با استناد به این حدیث نمی توانند بر ما (اثنی عشری) ایراد گیرند، به این دلیل امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: جائز نیست غسل امام به عهده غیر امام باشد، در صورت انجام غسل توسط دیگری به سبب این عمل که از او سر زده است، امامت امام لاحق باطل نمی شود و نفرموده امام نیست مگر کسی که امام سابق را غسل بدهد، اما نسبت به دفن اجساد طاهر شهدا به قبیله بنی اسد از باب این بوده است که آنان امام سجاد را در این امر یاری نموده اند وپس از شناسایی بر طبق دستور آن جناب شهدا را به خاک سپردند. به یقین انجام این وظیفه برای امام کاری بس سهل و آسان است.


[1]. شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ج2، ص114.
[2]. عمربن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص222 (فصل فی ذکر وفاته)، ص232.
[3]. أبی محمد بن حسن الطوسی، غیبة الطوسی، ص84؛ الکلام علی واقفیه، ص2.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۵:۱۶
مکتب القرآن حضرت ابو الفضل علیه السلام